قرنها بعد از رنسانس يعني در سالهاي آغازين قرن بيستم برخي از افراد به صورت مخفيانه جريان « شيطانپرستي » را با ويژگيهايي همچون گناهگرايي ، قتل ، تجاوزات جنسي ، بيتوجهي به مسائل توحيدي و ... پايهگذاري كردند.
اگرچه فطرت خداجوي انساني عاملي بازدارنده در تمايل يافتن تعداد وسيعي از افراد جامعه انساني به اين جريان شده ، لكن استفاده از موسيقيهاي جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهيشدن انسان غربي و عصر جديد از معنويت و اتصال به منبع فيض موجبات گرايش افراد ي را به اين گروهها فراهم آورد.