...کجایند مردان بی ادعا
اینترنت که به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود، ما هم میتوانیم از آن استفاده بکنیم یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفت ها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم.از همان شیوه هایی که ضلالت منتشر می کنند، ما استفاده می کنیم و هدایت را منتشر می کنیم. امام خامنه ای (مد ظله العالی) درباره ی ما سرباز ولی امر هستیم؛ در فضای مجازی و خارج از آن. ناصحان رحل خود بر جای دیگری بیفکنند! سر ما و قدم اوست که وصی امام عشق است و نایب امام زمان (عج). برای یاری دین خدا به بدر و احد و حنین و صفین و کربلا و این آخری، جبهه روح خدا، نرسیدیم اما اکنون بسیجی خاکسار امام خامنه‌ای (روحی فداه) هستیم. قلم بخواهد، قلم می‌زنیم؛ شمشیر بخواهد، شمشیر. سکوت بخواهد مطیعیم؛ فریاد بخواهد، مطیع. سوز جانبازی برای آرمان اسلام و انقلاب اسلامی را سالهاست که در سینه پرورانده‌ایم و علم کامل داریم که برای پایداری انقلاب اسلامی بسوی کربلای خود رهسپار خواهیم شد. از دنیا هیچ نمی‌خواهیم جز اینکه به پر و پای ما نپیچد؛ حزب الله در میان دنیاداران با همان مشکلی روبروست که هزار و چهارصد سال است اولیای خدا با آن روبرو هستند. دیگر اینکه سید شهیدان اهل قلم فرمود: هر کس می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند.

مطالب وبلاگ را چگونه ارزیابی میکنید؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 131
بازدید دیروز : 150
بازدید هفته : 281
بازدید ماه : 543
بازدید کل : 51004
تعداد مطالب : 298
تعداد نظرات : 86
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

کل مطالب : 298
کل نظرات : 86

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 131
باردید دیروز : 150
بازدید هفته : 281
بازدید ماه : 543
بازدید سال : 2907
بازدید کلی : 51004
سلام بر عشق ، سلام بر همدم و همراز عشق یعنی شهید و شهادت

قصه عشق را باید با غروب بود تا دانست و با هوای ابری پاییزان و با مرغی که به ناچار پشت میله های بی احساس قفس نغمه سرایی می کند. ماجرای غم انگیز ما را در محفل شمع و پروانه بایستی شنید و با لبخندهایی پیوند خورده با اشک و در آه سوزان شنهای داغ دیده ... باز دلم هوای شلمچه کرده است .

باز از فرسنگها راه بوی عطر خاکریزهایش مستم می کند . باور کنید خودم هم دیگر خسته شده ام . همین که می آیم نفسی بگیرم و با شهر بسازم ، همین که می آیم آرام آرام با زندگی روزمره دست اخوت دهم ، نمی دانم چه می شود که درست هنگام هنگامه ، آنجا که می روم تا فتحی دیگر در بودنم را رقم بزنم ، به سراغم می آیند . 

تعداد بازدید از این مطلب: 554
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شلمچه کجاست؟

*** سرزمینی است که ملائک در آن


سجده می کنند و برای بوسه


زدن بر خاکش از هم سبقت میگیرند.


شلمچه خلاصه عشق است و قطعه ای از بهشت ، شلمچه ، آینه ایست که تمام جبهه با خاکهای سرخش در آن می درخشد. و دریچه آسمانی است که از آن بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت میوزد. 

تعداد بازدید از این مطلب: 592
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


طراح اردوهای راهیان نور کیست ؟

 
برگزاری دعای عرفه در مرز خسروی که به یک سنت حسنه تبدیل شده است، نخستین بار در سال 1372 توسط سید آزادگان، مرحوم حجةالاسلام والمسلمین سید علی اکبر ابوترابی برگزار شده بود. 

تعداد بازدید از این مطلب: 532
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دلنوشته شهدا برای امام زمان(عج)

ای مهدی صاحب‌‌الزمان (عج) اینكه نام سربازی و نوكری تو را بر ما نهاده‌اند، مایه افتخار است، ولی از اینكه نمی‌توانم آنچنان كه تو می‌خواهی باشم، روحم عذاب می‌كشد.
شهید ابوالفضل مختاری

تعداد بازدید از این مطلب: 562
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


این شهید نماز نمی خواند . . .

از نماز نخواندنش، آن هم در اول وقت كه همه‌ى بچه‌ها به امامت روحانى گروهان مشغول اداى آن بودند بايد حدس مى‌زدم كه مسلمان نيست، ولى هيچ وقت چنين برداشتى به ذهنم خطور نكرد. مخصوصا اين كه سه روز پيش هنگام خواندن زيارت عاشورا ديده بودم كه او نيز پشت خاكريز و كمى دورتر از بچه‌ها، زنگار دل به آب ديده شستشو مى‌كرد.

تعداد بازدید از این مطلب: 569
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پیام شهید خرازى به ژنرال عراقی

خرازی گفت به ماهر عبدالرشید بگو: خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم، خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم!! خط پنجم تو را هم گرفتم، هیچ مانعى جلوى من نیست! امشب مى‏خواهم بیایم به شهر بصره تو را ببینم!

تعداد بازدید از این مطلب: 596
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


الهی

الهی !باور دارم که توسخنم را میشنوی و جوابم را میدهی
اصلا ! فقط تو سخنم را میشنوی و بس
....یادم می آید که روزی

گفتم: خسته‌ام

 گفتی: لاتقنطو من رحمة الله
از رحمت خدا نا امید نشید( زمر/ 53)

گفتم: هیشکینمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
خداحائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)


گفتم: غیر از تو کسی روندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
ما از رگ گردن به انساننزدیک‌تریم( ق/16  )


گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
منو یاد کنید تا یاد شما باشم( بقره/152 )


گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکونقریبا
تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه( احزاب/63)

گفتم: توبزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
کارایی که بهت گفتم انجام بده وصبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109)

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی وصبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه
گفتی: عسیان تحبوا شیئا و هو شر لکم
شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه

( بقره/216 )


گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت بههمه - مهربونه (بقره/143)

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا
(مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خداشاد باشن (یونس/58)

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آلعمران/159)

گفتم: خیلی چاکریم !
ولی این بار، انگار گفتی: حواست روخوب جمع کن! یادت باشه که
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیراطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
بعضی ازمردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدامی‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرتضرر می‌کنن (حج/11)

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانیقریب
من که نزدیکم (بقره)

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهرمن القول بالغدو و الأصال
هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف وتضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف)

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور)

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفرواربکم ثم توبوا الیه
پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید(هود)

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
مگه نمی‌دونید خداست کهتوبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه)

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
(ولی) خدا عزیزه ودانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر)

گفتم: با این همهگناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
خدا همه‌ی گناه‌هارو می‌بخشه (زمر)

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منومی‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
به جز خدا کیه که گناهانرو ببخشه؟ (آل عمران)

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامتکم میارم!
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
خدا همتوبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره)

ناخواستهگفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
خدا برایبنده‌اش کافی نیست؟ (زمر )

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکارمی‌تونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا وسبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور وکان بالمؤمنین رحیما
ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحشکنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو ازتاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مومنینش مهربونه(احزاب)


پیش خودم گفتم خدا جون خیلی نوکرتم .
با تمام وجود میپرستمت
که فقط تو لایقپرستشی

تعداد بازدید از این مطلب: 595
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


یادداشت

سلام ورودی! 

اینجا که آمده ای دانشگاه است،مکانی پاک و مقدس ، جایگاه علم، ایمان و هنر. عمل اینجا امید فردای میهن عزیزمان است. اینجا با خون هزارن شهید پابرجا مانده است.اگر خوب گوش کنی هنوز هم صدای شهریاری و علیمحمدی و احمدی روشن و.... را میشنوی. هنوز هم خون دانشجویان شهید بر دیوار های دانشگاه نمایان است. هنوز دکتر چمران و سید حسین علم الهدی منتظرند تا راهشان به سرانجام برسد و این وظیفه توست. آری اینجا علاوه بر این که دانشگاه است جبهه هم هست. اگر خوب دقت کنی ادامه جنگ را در این مکان مقدس میبینی!

جنگی که نه شب میشناسد و نه روز . نه پیر میشناسد و نه جوان. و این بار سخت تر از همیشه نیروهایی در کمین دارد. نیروهایی که سلاحشان تاریکی و شبهه و لاقیدی است و اسیر تاریکی اند و من و تو را نشانه رفته اند. تیرهایشان به بدن آسیب نمیرساند ولی فکر ها را ویران میکند . سیم خاردار این میدان نامرئی است. و پراز  لطافت و احساس و شعف لیکن خطر ناک ، از جنس شهوت . در این مکان مواظب زیرپایتان باشید نکند زیر این سنگ فرش های زیبا مین های ضدانسانیت ، ضد فرهنگ ،و ضد تفکر باشند که نه به یک باره بلکه آرام آرام پایتان را میلغزانند. مواظب باشید در این میدان اسیر نشوید. این اسارت، اسارت روح در غل و زنجیر نفس است. از پدرم شنیدم که در جبهه  رزمندگان مشغول میشدند؛ به نماز شب ، به مناجات ، به  رازونیاز با خدا. در این جبهه هم اما مشغولیت هایی مثل  اعتیاد هست؛ اما برادر عزیزم خواهر خوبم اعتیاد اینجا جنسش فرق میکند . مراقب باش معتاد شهوت و هرزگی و بیچارگی ات نکنند. در کوله پشتی ات هم ماسک فیلتر دار آن هم از نوع تقوا و آگاهی و تحقیق بگزار. در جبهه ها هنگام خطر ، دوستان متوجه حضرت زهرا(س) میشدند و با ذکر «یازهرا» حمله را شروع میکردند.و اینجا سلاح من و تو از جنس آگاهی است که باید با ندای یازهرا عجین شود. من وتو وارث خون شهدانیم؛ و دانشگاه سنگراست و ما امید های فردای این مرز و بوم . در اینجا باید جان سالم به در برد و نباید اسیر شد. همچنان که علمدار مرصاد «شهید رضا نادری» در آخرین جمله وصیتنامه اش که بر سنگ مزارش نیز نوشته شده میگوید: ((ای برادر به کجا ! کمی درنگ کن ، آیا با خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من مسئولیت سنگینی که بر دوش تو گذاشتیم را فراموش خواهی کرد یا نه؟ ما نظاره میکنیم که تو چه خواهی  کرد.)) یادمان نرود بارگرانی بر زمین مانده و مراقب نگاه های شهدا باشیم که در روز قیامت شهادت خواهند داد که...... 

منبع:آژیر


تعداد بازدید از این مطلب: 567
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 30 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود