بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم...
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم....
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم....
از این که مرگ را فراموش کردم....
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم....
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.....
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم....
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند....
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم....
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم....
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم....
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم....
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم....
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند....
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود....
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری.....
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم....
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند....
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم....
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم....
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم....
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم....
از این که " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم....
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم....
از ......
به نام ناظر بیناسلام
به نام ناظر بینا سلام- تا حالا با خودتون فکر کردین چرا آدما نه چرا من خیلی زود خدا و آخرت و بازی و خواب دنیارو فراموش میکنیم؟ شنیدین امام علی فرموده: ذنیا مثل یه خواب میمونه که اگه اونو باور کنیم پشیمون میشیم. همه اش گناه پشت گناه. چرا یادمون میره خدا هم ناراحت میشه. چرا به جای اینکه برا خدا زندگی کنیم برا بندگان خدا زندگی میکنیم؟ چرا گناه میکنیم ناراحت میشیم خدارو یادمون میره بعد از پشیمونی دوباره گناه مکنیم؟ چرا هی توبه میشکنیم؟ چرا وقتی دلمون میگیره نمیتونیم با خدا حرف بزنیم؟ چرا فکر نمیکنیمو خودمونو بدبخت میکنیم؟ خداییش خدا خیلی بزرگو مهربونه که باز میبخشتمونو میگه من انتظار برگشتتونو میکشم. خداییش خدا خیلی غریبه که باز ما فراموشش میکنیم. مگه نه؟ ما همه اش میگیم اماما خوب بودن شهدا خوب بودن, این کافی نیست.مگه گفته نویسنده بزرگ مسیحی ویکتور هوگو رو درباره امام حسین نشنیدید که میگه: فردی که خانواده خود را در جنگ شرکت دهد قطعا هدفش نمیتواند بدست آوردن امور دنیوی باشد. ما باید راهشونو ادامه بدیم.امروزه ازت نمیپرسن قبلنا چی داشتی میپرسن الآن چی داری؟ آره قبول دارم اماما و شهدا برامون ارزش دارن اما نباید وظیفه خودمونو فراموش کنیم. مثل اینکه زیاد حرف زدم. از چه رو روزشمارش باشیم-عصرها منتظر صبح وصالش باشیم-سالها منتظر سیصدو اندی مرد است- آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم.تعجیل در فرجش صلوات. یاحق. التماس دعا